Monday, August 25, 2003

درباره‌ی کپی‌رایت نظرات گوناگونی شنیده یا خوانده‌ام. این مطلب در پایگاه یا به قول صاحب آن دبدارگاه پارس پژواک منتشر شده است که خواندن آن دود از کله آدمی بلند می‌کند. آقای دکتر منصور تاراجی که هیچ شناختی از ایشان ندارم، نظرات عجیب و غریبی را درباره‌ی کپی‌رایت مطرح کرده‌اند که به نظر من بسیار دور از واقعیت است. نخست آنکه رعایت حق نویسنده حتی در قوانین ایران هم به رسمیت شناخته شده است. بنابراین این طرز تفکر که پذیرش قانون کپی‌رایت باعث می‌شود تا از منابع علمی محروم شویم حرفی بی‌ربط است. حتی در کشورهایی که قانون کپی‌رایت رعایت می‌شود بر طبق همان قانون شما می‌توانید تا ده درصد یک کتاب یا یک تا دومقاله از از مجله را کپی نمایید. درباره ترجمه هم اگر منظور ترجمه آثار علمی است که نویسندگان اینگونه آثار بدون هیچ چشمداشتی اجازه ترجمه آن را صادر می‌کنند. بر فرض هم اگر ناشری حق و حقوقی مطالبه کند در حد معقول و متعارف است (در حدود ده درصد قیمت پشت جلد کتاب). این همان مبلغی است که ناشران ایرانی به نویسندگان آثار ایرانی پرداخت می‌کنند. بنابراین صحبت از دهها و صدها میلیون دلار گزافه‌گویی است. اگر این ادعا که پذیرش این قانون ما را از منابع علمی و فرهنگی محروم می‌سازد، درست باشد، پس تاکنون که از پذیرش این قانون سرباز زده‌ایم چه سودی نصیبمان شده است؟ جز اینکه صنعت نشر در ابران رو به مرگ است! خوب است آقای دکتر تاراجی توجه داشته باشند اگر صنعت نشر در کشورهای پیشرفته رونقی دارد نتیجه‌ی قوانینی مانند همین قانون کپی‌رایت است. اگر کشور هند بیش از کل صادرات نفتی ایران، نرم‌افزار صادر می‌کند نتیجه‌ی پذیرش همین قانون و گردن نهادن به معاهدات بین‌المللی است. به عقیده‌ی من هر روزی که از گردن نهادن به قانون کپی‌رایت پرهیز کنیم به ضرر فرهنگ و دانش این مرز و بوم است. یادمان نرود که از زیر پا گذشتن قانون کپی‌رایت فقط عنوان دزد سرگردنه نصیب ما می‌شود.